نتیجه ی اخروی هر کارنیکو برای کسانی که به آخرت یقین دارند مهمترین مقصود است . درآنصورت تمامی تلاشها رنگ و بوئی خدائی پیدا می کند. لذا نه تنها سخت ترین کارها را آسان ، بلکه شیرین و لذت بخش می نماید . و همه می دانیم که لذتهای معنوی قابل مقایسه با لذتهای مادی نیستند .
شاهد این مدعا را می توان از کسانی که به حج تمتع بخصوص در سالهای قدیم مشرف شده اند شنید
که چه لذت بخش است گرمای سوزان صحرای عرفات و منا و چه شیرین است عبادتها در میان ازدحام داغ
صحرای عرفات و مشعرالحرام و در میان طواف کنندگان به گرد خانه کعبه !
ای بادیه هجران ، تا عشق حرم باشد عشا ق نیاندیشند از خار مغیلانت
مغیلان چیست؟ تا حاجی عنان از کعبه برچیند! خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد!
( سعدی- علیه الرحمه )
یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست ؟ که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
( حافظ – علیه الرحمه )
اگرچه توانگر را حج واجب است ؛ اما چه خوب است پیش از عزیمت ؛ به اطراف خود بنگریم و ببینیم چه
کعبه ها در نزدیکی ماست و چه چشمه های سرشار از آب زمزم در اطراف خود داریم و تشنه لبان میگردیم !!
یک دست نوازش بر سر و روی ؛ یتیم
بهتر از آنست به ظاهر؛ که کنیم رمی رجیم
طواف کعبه ؛ هفت دور یک ثواب و تمام
یک کار نیک را به هفتصد برابر دهد پاداش
در قرآن کریم چه بسیار سفارش و توصیه به عمل صالح شده است . برای مثال کلمه ی الصالحات در قرآن ۶۰ مرتبه و کلمه ی الصلاه ۵۸ مرتبه ذکر شده است و لذا می توان چنین تصور نمود که عمل صالح را در ردیف پرستش واجب الله ( جل جلاله ) مقرر فرموده است .
بدین سبب فرمود :
ۚ إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ ۚ (فاطر/۱۰)
سخنان پاکیزه به سوی او بالا می رود و عمل صالح به آن رفعت می بخشد
عبارت دلنشین تر در سوره مبارکه والعصر است :
وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿٢﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾
( سوگند به زمانه و دهر به راستی انسان در زیانکاری و خسران است مگر کسانی که ایمان آورده اند و کار نیک و شایسته کرده اند و به حق و صبر توصیه نموده اند )
کافی است مهمانی و جشن شب گذشته را که ظاهرا به ما خیلی خوش گذشته را در ذهن خود تصور کنیم ؛ آیا جز یک خاطره از آن چیزی به جا مانده است ؟ یا در باره ی بهترین و لذت بخش ترین غذاهایی که خورده ایم آن لذت را پایدار می بینیم ؟ این همان لذت مجازی است که اثری در روح ما باقی نگذاشته است . حال مقایسه کنیم آیا لذت معنوی خوشحال نمودن یک یتیم ، قابل مقایسه با لذت مادی خوردن لذیذترین غذاها و نوشیدنیها (ی مورد علاقه شما ) هست ؟
فرق این دو حالت در این است که لذتهای دنیوی که فقط در جسم موثر است در عالم ماده بوده ومجازی است ولی لذات معنوی که در روح اثر می گزارد از جنس عالم معنا است و لذا لذات حقیقی است . آنچه که در قالب
” بما تکسبون ” در قیامت به داد ما خواهد رسید کسب افعال معنوی است که فرمود :
فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَـٰئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ( سوره مبارکه المومنون /۱۰۲ ۱۰۳ )
پس کسانى که کفه میزان [اعمال] آنان سنگین باشد، ایشان رستگارانند .
و کسانى که کَفِّه میزان [اعمال] شان سبک باشد، آنان به خویشتن زیان زده [و] همیشه در جهنم مىمانند .
آیا لذتی که از خوشبخت نمودن دو جوان مستمند ، نصیب آدمی می شود ، قابل مقایسه با لذت داشتن یک
جواهر گرانبها هست ؟ که از ترس سارقان آن را یا در صندوق امانات بانک می گذاریم یا در گاوصندوقی محکم پنهان می کنیم ؛
تا در سال شاید یک یا دوبار با آن فخر فروشیم !! اما فراموش نکنیم که فرمود :
إِنَّ اللَّـهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ (لقمان/۱۰)
به راستی که الله (جل جلاله) هر خرامنده ی فخرفرورشی را دوست نمی دارد .
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلاد
بدانید دنیا فقط بازیچه ای بیهوده و آرایشی و فخرفروشی به داشتن افزایش در اموال و فرزندان میانتان بیش نیست .
آیا تا کنون به احساس خفت بار پوچی در زندگی فکر کرده اید ؟
این احساس زمانی به مغز همه ما خطور می نماید ، که راستی آنگاه که مرگ فرا رسد ! چگونه از این همه مالهای دنیا که عمری برای کسب آنها رنج بسیاری را تحمل کرده ایم نمیتوانیم با خود بگور ببریم !؟
آری می توانیم بگور ببریم بشرط آنکه آن را چون بذر نیکی پراکنده باشیم و زن وفرزند و بینوایان نسبی و سببی و درماندگان را از آن مال سود بخشیده باشیم .
آیا احساس لذت بخش مفید بودن در زندگی ، قابل مقایسه با لذت ثروتی است که نفعی از آن به هیچ کس نمی رساند ؟ زیرا با آمدن مرگ مالک ، تمام مالکیت این همه اموال متعلق به این جسد بیجان ؛ از او سلب می شود !؟؟ و بدون هیچ خاصیتی برای آخرت مالک خود ، وبال روح مالک است و بکام دنیای وارثان !! که در آخرت ثروت بی خاصیت اندوخته در دنیا ؛ ذره ای از بار گناهان او را نمی تواند از دوش او بردارد !!؟؟
امیدوارم که این بحث ، موجب سوء تفاهم در مبحث ارث و وارث نگردد . زیرا ماترک متوفی پس ازکسر
دیون وآنچه او وصییت نموده است ، بی شک حلال ترین مال برای وراث است ، بخصوص اگروجوه شرعیه آن نیز اداء شده باشد .
اما اگر از قسمتی از آن ثروت در راه دستگیری یک خانواده ی فقیر مستاصل به کار برده باشد و در راه رضای الله (جل جلاله) مستمندانی را اطعام و یتیمانی را اکرام کرده باشد ؛ حتما آن کار نیک را در آخرت چندین برابر
از آنچه تصور کرده باشد نزد خداوند متعال می یابد .
پس بحث در مورد مالی است که هم در دنیا و هم در آخرت ، بجای راحت جسم وجان ، وزر و وبال مالک است . در مقایسه با مالی که بذری است برای کشتزاردنیا و برداشت محصول آن برای آخرت ، که
هم در دنیا ست راحت جسم وجان پس درعقبی راحت نماید ؛ روان .
الدنیا مزرعه للاخره
” دنیا کشتزاری برای آخرت است ”
آن کسی که شاکر باشد و ازبخل دوری ورزد ومال خویش را فضل و نعمت پروردگارش بشناسد واز آن نعمت ،
دیگران را نیز سود بخشد ، لفظا و عملا شکرگزارخالق است ولذا هم در دنیا احساس آرامش می نماید وهم
درآخرت آسوده خاطرخواهد بود .
فرمود ” لا تقنطوا من رحمه الله” آن غفور رحیم
گرنکنی انابه ؛ قبل روزعقیم ” لاتنصرون”
پس پیروی کن بهترین آیات ؛ در کتاب آن کریم
پیش ازآنگه مرگ آید ناگهان ” انتم لا تشعرون”
نویسنده : پیروز کاشانی